آنچه پیش رو دارید،پیش بینی انتخاباتی من است در قالب مثنوی که از آخر به اول مرتب و به "دکتر حسن روحانی " ختم و تقدیم شده است.امیدوارم بخوانید و لذت ببرید.


ای جناب رئیس جمهوری

گر چه پیداست پاک رنجوری

خوب و خوش تیپ آمدی اما

شد پریشان یواش گیسوها

حق به دست تو بود، این پیکار

کرد بسیار مردمان ناکار

از رئیس و وزیر سابق تا

آن نظر کرده ی همین سالا

که خودش با رفیق فابریکش

سعی کردند تا دهندش کش!

چشم اسفندیارِ کابینه

که رئیسش می گفت: اونم اینه!

گرهش می زدند اول کار

که یقینا خود هم اوست،بهار

گره اما به یاری ایزد

باز شد نقشه هایشان هم زد!

غافل البته هم نباید بود

آه مظلوم بود، کردش دود

آن کلاهی که ساعت آخر

رفت توی وزارت کشور

سر عزت، به لطف بالایی

خورد بر چشم های مشایی!

تیر رد از کف نگهبانان

شد رها، کرد خانه اش ویران

و تو ماندی و هفت کاندیدا

کوهی از ادعا و لاف و ادا

*********************

مطمئن باش از این گروه هشت

یکی از زیرِ لیست،صدرنشست

گر چه در نام خود غرض دارد

شانسی اما نه در عوض دارد

اصفهانی ولی نباشد رند

کی چنان تو مسافری از هند!

گر چه این پُست کارِعهد عتیق

بعد عمری ریال را تحقیق

خوب فهمیده تا کجا عقبیم!

دل مبادا به حرف او بدهیم

باشد از او خیال تو راحت

مانعی نیست بر سر راهت!

*************************

نفر بعدی از ته ِ این لیست

فکر کردی به جز رضایی کیست؟

آن چنان ثابت است در میدان 

که نیوتن چنین نموده بیان:

"که انرژی اگر که گردد پاک

می شود باقی بقا بی آک

بنویسید این چنین پس از این

نیست قانون من به غیر همین

که نه این محسن انتخاب شود

نه به دل دارد انصراف دهد!

بلکه از دوره ای به دوره ی بعد

منتقل می شود به هر ترفند"

آک عیب است در زبان دری

گفتم این را که دهخدا نخری!

وقت اندک و نامزد بسیار

همگی از همین الآن بیدار

**********************

هست از این خیل ،سومی حداد

مرد فرهنگ، بی گلایه و داد

عادل اما نه پور فردوسی

عاشق شعرِ شاعر طوسی

صاحب 40 مقاله صدها بیت

بیت شعر البته نه خانه و گیت

از همان بیت ها که وقت حساب

نان به جایش نمی دهند و کباب

یحتمل هم همین که شد ناکام

باز گردد به گوشه ای بی جام

بنشیند و وصف این ایام

بنویسد به سبک خواجه ، تمام

دور مجنون گذشت و رفت ای دوست

"هر کس این پنج روز نوبت اوست"

یا به قول حکیم ابوالقاسم

که شده فارسی به او قائم

این سرای سپنج بی کردار

هست همواره اش همین در کار

پشت بر زین اگر تو را بنهد

از پَسَش زین به پشت هم بدهد!

*************************

چارمین مرد این وسط نه بعید

که شود دیپلمات زبده،سعید

ترکه ای، عینکی است، جانباز است

و در پنج و یک بر او باز است

یک دو سالی است با تلاش وی

تیر و خردادماه و بهمن و دی

توپ ما در زمین کاترین است

نیست شوخی، سعید ما این است!

این درست است اولی او نیست

نمره ی هسته ایش اما بیست

و تو فردا رئیس آینده

که شدی بی خیال با خنده

بگذارش که در خزان و بهار

بگذارد گروه شش سر کار!

***********************

عارف ِ یزدی است پنجم مرد

آشنا مردی از تبار درد!

دکترای امور سیم و برق

صبح تا شام در تفکر غرق

که چگونه و از کدامین راه

نور بیرون بیاورد از چاه

عقل و اخلاق را دهد پیوند

هم چنان چایی و پیاله و قند!

خوب می دانم این که این عملن

آب کوبیدن است در هاون

این افق، آرزو و چشم انداز

صبر می خواهد و امید دراز

صبر ما هم چو زلفمان کوتاه

و پر از چاله چوله باشد راه!

ولی از این گروه،بی زد و بند

خودِ جنس معاون اولی اند!

و تو از بیست و پنجم خرداد

نبر او را را به سادگی از یاد

بدهش پُست فوق را حتمن

قول آن را بده به مردم و من!

**************************

ششمین مرد طبق این اوصاف

مشهدی شهردارِ قالیباف!

خلبانی که از هوا دل کند

خورد با سبزه و علف پیوند

کرد تهران پر از پل و تونل

برج ها کرد رو به بالا ول

گرچه در غالب مناظره ها

می زند شهرداری اش سرِ ما

قاطی وعده هاش دور از جان

لاف دارد برای پیر و جوان!

"که منم آن که گر سرم برود

قول هایم ز خاطرم نرود

دگمه ی ضبط ِ فیلم ما بزنید

لاف اگر بود،بی هوا بزنید"

الغرض با تمام این حرفا

باز کن از برای او هم جا

یا به کابینه ات وزارت راه

بده او را اگر چه با اکراه!

یا سفارش بکن که شوراها

شهردارش کنند آقا را

تا ببینند مردم تهران

تونل و برج های بی پایان!

*********************

هفتمین مرد و دوم از سر لیست

مرد طب و امور دیپلماسی ست!

شانزده سال آزگار نشست

روی کرسی خارجه ،نشکست

گشت با ذره بین و این چیزا

نُک دم تا به شاخ افریقا

آخر سر نماند در آن جا

کشوری که نداشت رابطه با

ما و این گونه هست کارش بیست

او کسی جز علی ِ اکبر نیست

نام و فعلش حکایتی دارند

رویکرد ولایتی دارند

نه علی اکبری که کرمانی است

صحبت از آن وزیر تهرانی است

ماه گردون کجا و ماه من؟!

او هوایی است این یکی به چمن!

و تو فردا که رای آوردی

پایمردی کن و جوانمردی

بگذارش وزیر خارجه ات

پشت سر تا نباشدش گله ات

شاید این دفعه آفریقا ول کرد

فکر بکری برای مشکل کرد

*************************

هشتمین مرد و اول این لیست

سابقا هسته ای و روحانیست

در لباس و شناسنامه یکی ست

می شود گفت کاندیدای تکی ست

گفته تدبیر ، امید هم دارد

دیده ام من ،کلید هم دارد

دل ما هم به این کلید خوش است

به کلیدی که مشکلات کُش است

با همه قفل ها که روی هم است

با وجودی که یک کلید کم است

چشم من عین هر چه ایرانی ست

دوخته بر کلید روحانی ست!

کمر همتت، تو سفت ببند

باز کن معبری به هر ترفند

سر و سامان بده به تحریما

ببر از رو باراک اوباما!

مرغ و بنزین، برنج را حتمن

بکش از آسمان به روی چمن!

ولی ارواح هر که داری دوست

کوری چشم هر کسی بدگوست

به خداوند و حضرت عباس

بده فرمان که قیمت اجناس

دنده سمت عقب نماید کج

بلکه کم شد طلاق، قهر و لج!

ای که روحانی ای به نام و لباس

کرده ای از صمیم دل احساس

حق ما ، فرد فرد ایرانی

عشق ، آزادی است و ارزانی

الغرض نامه رو به پایان است

گرچه با تو سخن فراوان است

منم و آرزوی بهروزی ات

و دعایی برای پیروزی ات!